*** نژاد شناسی پارتیان
از نقطه نظر نژاد شناسی، سکاییان، یا به گفته یونانیان، سیتیان، قومی از نژاد ایرانی، یعنی شمال ایران بودند. مردمی دلیر، شکار افکن و از نخستین اقوامی که به جهان گشایی دست یازیدند. آنان پس از تصرف استپ ها، مرغزاران جنوب روسیه، در دیارانی که همچنان با نام آنان خوانده می شود همچون : سیستان یا سکستان (1)، سکز (2)، سکاوند (3)، سکنی گزیدند. آشوریان، آنان را اشکوازی (4)، پارسیان و هندیان، سکالی یا چاکا می نامیدند.
نخست این قوم که از نژاد خالص ایرانی بودند، به سوی مرغزاران روی آوردند، مرغزاران دامنه پامیر. نخستین قومی بودند که اسب، این تکاور زیبا و خوش اندام را به عنوان بهترین یار، در سفرهای کاروانی خویش رام کردند و در پرورش این یار طریق، پیشرفت ها به دست آوردند، که در ظرف ها و نقش های به یادگار مانده از آنان، این حیوان اصیل را در شکیل ترین نوع خود به جای مانده اند.
آیینی نزدیک به آیین برهمایی داشتند، لیکن همانند با برهماییان در برخورد فرهنگی با مزدیسنایی، پیوسته در جدال بودند.
1- Sakestan
2- Sak
3- Sakavand
4- Ishkuzai
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: شاهنامه، سکایین، سیستان، سکستان، سکز، سکاوند، اشکوازی، سکای، چاکا، پامیر، نژاد شناسی پارتیان
*** دشمنی موبدزادگان ساسانی با فرهنگ و تمدن اشکانی
دشمنی موبدزادگان ساسانی با فرهنگ و تمدن اشکانی و نابود ساختن آن، در این بهره از شاهنامه، و خواستاری وی دختر از اردوان به نام ((ماندان)) (1) و نامه ای که برادر دختر به وی می نویسد، حکایت از بیدادی می کند که با دودمان اشکانی می رود. (2)
برادر دو داری به هندوستان
به رنج و بلا گشته همداستان
دو دربند زندان شاه اردشیر
پدر کشته و پور خسته به تیر
چو خواهی که بانوی ایران شوی
به گیتی پسند دلیران شوی
هلاهل یکی زهر هندی بگیر
به کار آر یک پاره با اردشیر
و جالب است در خداینامه، یا نامه خسروان، شگفتی فردوسی از این معنی که :
پس از روزگار سکندر، جهان
چه گوید؟ کرا بود تخت مهان
چرا که آنان بزرگانی از تخمه آرش بودند :
نخست اشک بود از نژاد قباد
دگر گرد شاپور فرخ نژاد
دگر بود گودرز ز اشکانیان
چو بیژن که بد از نژاد کیان
چو زو بگذری، نامدار اردوان
خردمند و با رأی و روشن روان
ورا خواندند اردوان بزرگ
که از میش بگسست چنگال گرگ
از ایشان به جز نام نشنیده ام
نه در نامه خسروان دیده ام
1- Mandan
2- رک: کارنامه اردشیر بابکان، به کوشش صادق هدایت، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، 1342، ص 195
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: سایه رهگذر، مهر، آتش، مهرداد اوستا، بهروز ایمانی، نامه خسروان، شاه اردشیر، آرش، شاپور، گودرز، بیرژن
*** دشمنی موبدزادگان ساسانی با فرهنگ و تمدن اشکانی
دشمنی موبدزادگان ساسانی با فرهنگ و تمدن اشکانی و نابود ساختن آن، در این بهره از شاهنامه، و خواستاری وی دختر از اردوان به نام ((ماندان)) (1) و نامه ای که برادر دختر به وی می نویسد، حکایت از بیدادی می کند که با دودمان اشکانی می رود. (2)
برادر دو داری به هندوستان
به رنج و بلا گشته همداستان
دو دربند زندان شاه اردشیر
پدر کشته و پور خسته به تیر
چو خواهی که بانوی ایران شوی
به گیتی پسند دلیران شوی
هلاهل یکی زهر هندی بگیر
به کار آر یک پاره با اردشیر
و جالب است در خداینامه، یا نامه خسروان، شگفتی فردوسی از این معنی که :
پس از روزگار سکندر، جهان
چه گوید؟ کرا بود تخت مهان
چرا که آنان بزرگانی از تخمه آرش بودند :
نخست اشک بود از نژاد قباد
دگر گرد شاپور فرخ نژاد
دگر بود گودرز ز اشکانیان
چو بیژن که بد از نژاد کیان
چو زو بگذری، نامدار اردوان
خردمند و با رأی و روشن روان
ورا خواندند اردوان بزرگ
که از میش بگسست چنگال گرگ
از ایشان به جز نام نشنیده ام
نه در نامه خسروان دیده ام
1- Mandan
2- رک: کارنامه اردشیر بابکان، به کوشش صادق هدایت، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، 1342، ص 195
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: شاهنامه، دشمنی موبدزادگان ساسانی با فرهنگ و تمدن اشکانی، سلسله اشکانی، تمدن اشکانی، ساسانی، دختر اردوان، ماندان، خداینامنه