سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نرسیدن خیرت [به دوستان] به دوستی [آنان]با دیگران می انجامد . [امام علی علیه السلام]
به دیدارم بیا

*** هنر اشکانی

آنان، بهترین مشوق هنر بودند. در معماری از برای نخستین بار، ایوان و طاق را به کار گرفتند. سقف هایی که نه باچوب، بلکه با طاق ضربی، که پیش از آن نه در یونان سابقه داشت و نه در رم و نه در کشوری دیگر، از ابداعات هنر معماری اشکانی بود. ایوان معروف تیسفون، مشهور به ایوان مدائن، نمونه ای والا از معماری مرسوم پارتیان بود.

پیش از سلسله اشکانی، اشراف هخامنشی و ساسانی، هنر، خواه معماری، خواه نقاشی، موسیقی و شعر و ساختن گچ و سنگ نگاره را از جمله کارهای مردم فرودست به شمار می آوردند، در حالی که در آیین مزدیسنایی، از آنجایی که مؤبدان از طبقه ممتاز بودند، معابد را با گرانبها ترین گوهرها می آراستند و خود، گرانبهاترین زیور را به لباس خویش که از پرنیان و پرند بود، می آویختند، که به روزگار فرمانروایی اشکانیان، از رونق و اعتبار این آیین، بسی کاسته شد. اردشیر، پسر بابک، مؤبدزاده ساسانی، به یاری اشراف مزدایی، توانست توطئه ای را علیه اشکانیان فراهم کند و آنان را منقرض سازد.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:53 عصر     |     () نظر

*** اشکانیان

اشکانیان، این ایرانیان شریف و دلیر و آزاده بودند که توانستند کشور را با شکستی که از اسکندر مقدونی یافته بود، بازسازی کنند. هر چند اسکندر، شاهنشاهی هخامنشی را یکسره منقرض کرد، اما سرانجام به پایمردی سکایی میترایی بود که ایران، از پس جنگ های متوالی و بی امان آزاد شد. آنان توانستند جانشینان اسکندر را که از فرزندان ((سلوکوس نیکاتر)) (1) سردار نام آور اسکندر بود، برجای خود بنشانند. با تدبیر همین نیکاتر بود که اسکندر توانست لشکریان بی شمار هخامنشی را در هم بشکند، و نیکاتر توانست برجای وی بنشیند و سرزمین ایران و شام را به زیر فرمان خود در آورد و پس از اسکندر، به جانشینی وی، بر ایران، فرمانروایی کند.

پارتیان (اشکانیان) با نبردهای پی در پی، سلسله سلوکی را از میان برداشتند و سرزمین ایران را به استقلال رسانیدند، استقلالی که پایه گذار یکی از برترین و مقتدرترین قدرت در عالم آن روزگار بود، قدرتی که بارها امپراتوری بزرگانی همچون امپراتوری رم را در هم شکست.(2) پارتیان سکایی، بنابر آیین مقدس خود، یعنی میترایی، توانستند قدرت مرکزی را، که تمام قدرت را به دست شاه و درباریان محدود می ساخت، برون آورند و به ایالات، استقلال بخشند که در سیاسیت اداری کشور، سهیم و در سرنوشت کشور، شریک بودند. حکومت آنان در عین حال، مستقل از نظر امور اقتصادی و فرهنگی، از والاترین نمونه های حکومت ها در آن روزگار به شمار می آمد.

هر یک از این ایالت ها، دارای نماینده ای در مرکز با نام مجلس مهستان بودند که سرنوشت کلی حکومت را در اختیار داشتند. محدود ساختن قدرت شاهان از جمله تدابیر آنان بود. در مجلس مهستان، طبقات مردم، کشاورزان، پیشه ورزان، چوپانان تا سپاهیان و بازرگانان، برگزیده می شدند که سرنوشت اداره کشور پهناور ایران را در عهده داشتند.

 

1- Seleucos nikater

2- درباره پارتیان رک: ایران از آغاز تا اسلام: تألیف ر.گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1372، ص 285.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:50 عصر     |     () نظر

*** تمدن و فرهنگ پارتیان :

هرگاه تمدن و فرهنگ پارتیان اشکانی و آیین والایشان که نفوذ بسیاری در تمدن رومی پیدا کرده بود چنان که برخی از امپراتوران رومی نیز آیین آنان را پذیرفته بودند در میان نبود، پنج قرن از درخشان ترین فرهنگ ها در جهان گمنام می ماند. آیین میترایی که هنوز آثار ((مهرابه)) های آن در اروپا تا فرانسه برجای مانده است، پرده از روی این واقعیت تاریخی برداشته است.

جالب اینجاست که شکست داریوش سوم را دست اسکندر، افسانه ها پرداختند و همین زرتشتیان، شکست جانشینان اسکندر را به رهبری پارتیان اشکانی که موجب مفاخره و سرافرازی است، نادیده گرفتند و افسانه هایی جعل کردند و اسکندر مقدونی، فرزند فلیپ را دخترزاده داراب اول دانستند و دو مجلد داراب نامه، یکی فراهم آورده بیغمی و دیگری نوشته طرسوسی را ساختند، (1) با ماجراهایی چنان خارق العاده که مایه حیرت است.

اسکندرنامه های منظوم، سوای اسکندرنامه نظامی و امیرخسرو، ساخته و پرداخته آمد و همچنین داراب نامه های منظوم که به سبب بی مایگی سرایندگانشان، از میان رفتند.

در حالی که خاموشی موحشی بر حماسه فرمانروایی اشکانی، سایه سیاه و تعصب ناک خود را درافکنده بود، اردشیر بابک، موسس سلسله ساسانی از پروردگان شهریار اشکانی (اشک بیست و هشتم) بود و نام و آوازه و حکومت پارس را از همین پادشاه یافته بود، که با افسانه های پهلوانی بسیار، اردشیر را می بینیم که بر تخت می نشیند.

 

1- داراب نامه طرسوسی، به کوشش دکتر ذبیح اله صفا به سال 1344 چاپ شده است.

2- درباره اسکندر نامه های منظوم، رک: فهرست نسخه های خطر فارسی: تالیف احمد منزوی، تهران، موسسه فرهنگی منطقه یی، 1349، ج 4، ص 2632 به بعد.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/2/28:: 5:1 عصر     |     () نظر

*** در ادبیات تطبیقی :

در ادبیات تطبیقی، لهراسب و گشتاسب با حکومت هخامنشیان می خواند بدین سان :

نام ویشتاسب با نام پدر داریوش و بهمن، ملقب به اردشیر درازدست از جمله پادشاهان هخامنشی است و دختر و همسر او همای و دارای دوم و داریوش سوم. این همان داریوش سوم است که در جنگ با اسکندر شکست می خورد و پس از مرگ اسکندر، ایران تا سرزمین شام، زیر فرمان سردار وی ((ملوکاس نیکاتر)) (1) در می آید و جانشینان سلوکوس، چند سالی در ایران می مانند، لیکن شورش سکاییان شرقی با نام پارتیان، آنان را از ایران می راند و حکومت اشکانی را بنیاد می نهد.

1- Melucas nikater

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/2/28:: 4:51 عصر     |     () نظر