*** اشکانیان
اشکانیان، این ایرانیان شریف و دلیر و آزاده بودند که توانستند کشور را با شکستی که از اسکندر مقدونی یافته بود، بازسازی کنند. هر چند اسکندر، شاهنشاهی هخامنشی را یکسره منقرض کرد، اما سرانجام به پایمردی سکایی میترایی بود که ایران، از پس جنگ های متوالی و بی امان آزاد شد. آنان توانستند جانشینان اسکندر را که از فرزندان ((سلوکوس نیکاتر)) (1) سردار نام آور اسکندر بود، برجای خود بنشانند. با تدبیر همین نیکاتر بود که اسکندر توانست لشکریان بی شمار هخامنشی را در هم بشکند، و نیکاتر توانست برجای وی بنشیند و سرزمین ایران و شام را به زیر فرمان خود در آورد و پس از اسکندر، به جانشینی وی، بر ایران، فرمانروایی کند.
پارتیان (اشکانیان) با نبردهای پی در پی، سلسله سلوکی را از میان برداشتند و سرزمین ایران را به استقلال رسانیدند، استقلالی که پایه گذار یکی از برترین و مقتدرترین قدرت در عالم آن روزگار بود، قدرتی که بارها امپراتوری بزرگانی همچون امپراتوری رم را در هم شکست.(2) پارتیان سکایی، بنابر آیین مقدس خود، یعنی میترایی، توانستند قدرت مرکزی را، که تمام قدرت را به دست شاه و درباریان محدود می ساخت، برون آورند و به ایالات، استقلال بخشند که در سیاسیت اداری کشور، سهیم و در سرنوشت کشور، شریک بودند. حکومت آنان در عین حال، مستقل از نظر امور اقتصادی و فرهنگی، از والاترین نمونه های حکومت ها در آن روزگار به شمار می آمد.
هر یک از این ایالت ها، دارای نماینده ای در مرکز با نام مجلس مهستان بودند که سرنوشت کلی حکومت را در اختیار داشتند. محدود ساختن قدرت شاهان از جمله تدابیر آنان بود. در مجلس مهستان، طبقات مردم، کشاورزان، پیشه ورزان، چوپانان تا سپاهیان و بازرگانان، برگزیده می شدند که سرنوشت اداره کشور پهناور ایران را در عهده داشتند.
1- Seleucos nikater
2- درباره پارتیان رک: ایران از آغاز تا اسلام: تألیف ر.گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1372، ص 285.
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: پارتیان، اسکندر مقدونی، مهر و آتش، سکایی، هخامنشی، اشکانیان، مجلس مهستان، میترایی، سلوکوس نیکاتر، امپراتوری رم
*** فضای دوگانه شاهنامه
سخن بر سر فضای دوگانه شاهنامه است که از فرمانروایی کیومرث آغاز می شود. (کیومرث به معنی زنده گویای میرنده، در آیین میترا، با حضرت آدم یکی است). باری از کیومرث تا فرمانروایی کیخسرو، اسطوره میترایی است و از پاشاهی لهراست و گشتاسب، بهمن و همای، که با پادشاهی هخامنشی و ساسانیان میخواند، مزدیسنایی است. و چنانکه گفته آمد، فرمانروایی پارت، اشکانیان که دارای آیین میترایی بودند، با وجود پنج قرن فرمانروایی با اقتدار و آزادگی و تمدن فرهنگی والا که آثارش در تاریخ های غربی آمده است، یکسره حذف می شود. نام و نشان این مردم سلحشور و جوانمرد که حکومتی بدان روزگار، آزاد داشتند، با تعصبی که تنها زاده خودکامگی ساسانیان بوده است، حتی از تاریخ و تاریخ نویسی حذف گشته است. پانصد سالی که از درخشان ترین دوران هایی است که مایه مباهات فرهنگ و تمدن ایرانی می باشد، همچنان که بسیاری از امپراتوران رومی، آیین میترا را پذیرفتند و ((مهرابه))ها در امپراتوری پهناور رم ساختند و هنوز آثار آن معابد (میترایی) در اروپا برجای است، اما ساسانیان آنان را از صفحه تاریخ زدودند. چرا که آیین مزدیسنایی، در واقع، آیین پادشاهی و تجمل بود، خلاف آیین میترایی که در آن، پادشاهان، انتخابی بود و مجلسی داشتند با نام مجلس ((مهستان)) از اصناف مردم که در آن فراهم می آمدند و پادشاه را خلع و یا کسی را که شایستگی داشت، به فرماندهی بر می گزیدند. از این روی، حکیم فردوسی در شاهنامه، که آن را از زبان پهلوی به نظم دری ترجمه می کند، با تعجب می فرماید :
ازینان به جز نام نشنیده ام
نه در نامه خسروان دیده ام
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: سایه رهگذر، شاهنامه، مهرداد اوستا، بهروز ایمانی، فردوسی، مزدیسنا، مهرابه، مهر و آتش، پارت، اشکانیان، مجلس مهستان