سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر دانشمند همه آنچه را که می گفت، نیکو و درست بود، شاید از عجب وخودپسندی دیوانه می شد . دانشمند آن است که درستیهایش فراوان باشد . [امام حسین علیه السلام]
به دیدارم بیا

*** مرگ کوروش کبیر

در دلیری و آزادگی اینان همین بس که گفته شود هنگامی که کوروش، پادشاه مقتدر هخامنشی که در روزگار خود، بالشکریان بی شمار و نیرومند خود توانسته بود سرزمین های بسیاری را از سوی باختر ایران، یعنی عربستان و شمال آفریقا تا مرز سرزمین مصر را به تسخیر در آورد، و بر آن بود که مصر را نیز جزو متصرفات خویش به سرزمین ((سیت ها)) که کشوری بس کوچک بود و فرمانروای آن ملکه ای بود، بتاخت. شاهنشاه هخامنشی با لشکریان بی شمار خود، بدان سرزمین کوچک اعلام نمود که لشکریان عالم گیر ما، که هیچ قدرتی را یارای پایداری در برابر آن نیست، آهنگ آن را دارند که سرزمین آنها را به تسخیر خود درآورند و، مردمش را اسیر و برده خود سازند و خود شاهنشاه، ملکه را به همسری خود اختیار کند.

قوم کوچک سکایی و ملکه آن که چنین فرمانی را تحقیری تحمل ناپذیر می دید و از آنجا که جانب آیین آزادگی به نزدیک آنان بسی مقدس بود، و اینک پادشاه خودکامه ای، حریم مقدس آن را حرمت نگه نداشته است، سخت به خشم آمدند و نوشیدن جام شهادت را بر ننگ اسارت اختیار کردند و در نبردی نابرابر و هراس انگیز، با لشکری محدود، آن چنان شکستی بر سپاهیان عظیم کوروش وارد ساختند که با مقاومتی سخت به هزیمت رفتند و کوروش نیز کشته شد. (1) بی تردید، هرگاه کوروش با سپاه گران و مجهز خود به هر امپراتوری بزرگ دیگر حمله ور می شد، پیروزی اش تردید ناپذیر بود، لیکن آنجا که با اراده ملتی، رو در روی قرار گرفت که آزادی را با سنگین ترین بها خواستار بودند، با وجود آن همه حشمت و جلال و شوکت و اقتدار، به جز شکست، نصیبه ای فرا چنگ نیاورد.

 

1- هرودوت، شرح این نبرد را در تاریخ خود آورده است.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:40 عصر     |     () نظر