در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]
به دیدارم بیا

 

مقدمه ای بر روش تحقیق در منطق اساطیری دو آیین متخاصم ((میترایی)) و ((مزدیسنایی)) (1)

 

*** قدمت شش هزارساله اقوام ایرانی

در آغاز از برای پی بردن به واقعیتی در دو آیین که عنوان هر دو آن، در پیشانی این مقاله نگاشته آمده است، شایسته است که به گواهی دانش دیرینه شناسی مستند به کاوش های باستان شناسی، اصالت و قدمت این دو تمدن و فرهنگ که هر دو آن آریایی بوده اند، بازنوشته آید.

از قوم سکاها (2) در جنوب شرقی ایران، یعنی لرستان که از کرانه های رودخانه کارون تا دامنه های سرسبز کوهساران مشرف بر ایلام تا کبر کوه، زردالان کوه که سرزمین های سلسله و دلفان و بالاگریوه را در بر میگیرد، همچنین در نواحی چغازنبیل، (3) آثاری به دست آمده است با قدمتی شش هزارساله. آثاری که هم اکنون در موزه های معتبر ((لور))، ((ارمیتاژ))، ((برلین))، ((بریتانیا)) و ((متروپلیتن)) نگاهداشته می شود.

آیین این مردم که از روی افزارشان مشخص می شود، زراعت و صنعت بوده است. در شمال ایران، اقوام ((دوایی)) ((کاسپی)) (4) و ((سکایی)) زندگی می کردند که به ترتیب در گیلان، آذربایجان، قفقاز ارمنستان تا دامنه های کوهساران، تخت بلقیس، تخت سلیمان، چهل چشمه و ... پراکنده بودند. در جنوب غربی، بیشتر سامی نژاد و آریایی بودند. بدین گونه تا سراسر اروپا، (5) تبرستان، گرگان و خراسان ازفلات پامیر گرفته تا کرانه های دو رودخانه سیحون و جیحون (خارزم) تا افغانستان و مکران و ناحیه کرانه های خزر و مرغزاران سرسبز آن را قومی دلی و سخت کوش با نام سکایی فرا گرفته بودند.

 

1- در باره آیین میترایی و مزدیسنایی، رک :

- آیین میترا : تالیف مارتن ورمازن، ترجمه بزرگ نادرزاد، تهران، دهخدا، 1345

- مزدا پرستی در ایران قدیم : تالیف آرتور کریستن سن، ترجمه دکتر ذبیح اله صفا، تهران، هیرمند، 1376

- مزدیسنا و ادب پارسی : تالیف دکتر محمد معین، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1338

2- درباره سکاها، رک :

- سکاها : تالیف تامارا تالبوت رایس، ترجمه دکتر رقیه بهزادی، تهران، یزدان، 1370

3- Choghazanbil

4- caspi

5- گروهی با نام ((آس)) که مردم شبه جزیره اسکاندیناوی از دودمان آنانند.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/6:: 9:0 عصر     |     () نظر