سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در گفتار دیگرى که از این مقوله است فرمود : ] از مردمان کسى است که کار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود آن را خوش نمى‏دارد ، چنین کسى خصلتهاى نیک را به کمال رسانیده ، و از آنان کسى است که به زبان و دل خود انکار کند و دست به کار نبرد ، چنین کسى دو خصلت از خصلتهاى نیک را گرفته و خصلتى را تباه ساخته ، و از آنان کسى است که منکر را به دل زشت مى‏دارد و به دست و زبان خود بر آن انکار نیارد ، چنین کس دو خصلت را که شریف‏تر است ضایع ساخته و به یک خصلت پرداخته ، و از آنان کسى است که منکر را باز ندارد به دست و دل و زبان ، چنین کس مرده‏اى است میان زندگان ، و همه کارهاى نیک و جهاد در راه خدا برابر امر به معروف و نهى از منکر ، چون دمیدنى است به دریاى پر موج پهناور . و همانا امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک کنند و نه از مقدار روزى بکاهند و فاضلتر از همه اینها سخن عدالت است که پیش روى حاکمى ستمکار گویند . [نهج البلاغه]
به دیدارم بیا

*** مسیر ییلاق و قشلاق اقوام سکایی :

گروهی به سوی مشرق تا دامنه های هیمالایا راه در می سپردند و به سرزمین کهنسال و متمدن هند سفر می کردند و با آیین آنان، یعنی ((ودایی)) که صفا و لطف با کیش اینان همسازی داشت، در هم می آمیختند. آیین مغان (مجوس) با تعالیم کریشنایی ((یوگا)) سخت همانند بود.

گروهی دیگر، استپ یا مرغزاران جنوب روسیه آن روزگار را از اکراین گرفته تا شبه جزیره بالتیک و بالکان در نوردیدند و به سوی جنوب روی آوردند و کشورهای شمال مدیترانه، یعنی تا شبه جزیره ایتالیا و یونان، راه در سپردند.

آنان با گاوهای اهلی و گاومیش ها، ارابه ها را می کشیدند و یا سواره با اسب پیش می رفتند. روزگاری بیش از چهارسال پیش از میلاد مسیح، یونانیان، که تا آن روزگار، اسب را ندیده بودند، با دیدن سواران دلیر و با فرهنگ سکایی پنداشتند که با خدایانی رو در رو قرار گرفته اند، چه آنکه اسب و آدمی را که بر روی آن به هر سو می تاخت، یک آفریده حیرت انگیز می شمردند که افسانه ((سنتوروس)) یا ((قنتوروس)) از آنجا سرچشمه گرفته بود. (1) خدایانی دلیر و در عین حال، خردمند و آزاده که تربیت بسیاری از پهلوانان باستانی یونان را تعهد کردند. اینان خدایانی سزاوار نیایش و تقدس بودند.

گروهی دیگر به سوی شمال روی آوردند، و طبق نگاشته مورخان قوم آس، با تمدن فرهنگی والا، خدایان اسکاندیناوی را پدید آوردند، چرا که قوم وایکینگ، آنان را سزاوار پرستش دانستند. سرور این قوم آس که از کلمه آسیا گرفته شده است، اودین (2)، همسرش ((فریگ)) (3) و فرزندش ثور (4) پهلوان و دشمن غولان یخ و تخته سنگ، ((ترول)) (5)، ((بالدر)) (6) رخشنده و جز اینان بوده اند (7).

 

1- رک : فرهنگ اساطیر یونان و روم : تالیف پیر گریمال، ترجمه دکتر احمد بهمنش، تهران، امیرکبیر، چاپ سوم، 1367، ج 1، ص 175

2- Odin

3- Frigg

4- Thor

5- Balder

6- رک : داستان های وایکینگ ها: اثر آلان بوشه، ترجمه اردشیر نیکپور، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1352

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:39 عصر     |     () نظر