سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون دهقانان انبار هنگام رفتن امام به شام او را دیدند ، براى وى پیاده شدند و پیشاپیش دویدند . فرمود : ] این چه کار بود که کردید ؟ [ گفتند : عادتى است که داریم و بدان امیران خود را بزرگ مى‏شماریم . فرمود : ] به خدا که امیران شما از این کار سودى نبردند ، و شما در دنیایتان خود را بدان به رنج مى‏افکنید و در آخرتتان بدبخت مى‏گردید . و چه زیانبار است رنجى که کیفر در پى آن است ، و چه سودمند است آسایشى که با آن از آتش امان است . [نهج البلاغه]
به دیدارم بیا

*** سرانجام جنگ سورنا و کراسوس

کراسوس، خود و سرداران زیر فرمانش، اسیر گشتند. سورنا، سورنای دلیر که از خاندانی شریف و آزاده و نجیب بود، طبق شیوه آزادگی، بر آن شد که سردار رمی را ببخشد، لیکن هنگامی که به سراپرده پرتجمل وی که نموداری از عشرتخانه امپراتوری بود، درآمد، غرقه در حیرت شد. به جز رقاصان، خنیاگران و رامشگران و بساط میخوارگی، به ناگاه چشمش به کتابی افتاد که بر بالای بستر سردار رومی، کراسوس بود، پنداشت کتابی است حکمت آموز و سراسر تعالیم عالیه، لیکن کتاب، هجونامه ای بود مسطور از زشت ترین و مبتذل ترین قصه ها و نفرت انگیزترین کلمات با عنوان ((ساتری کن)). سورنای جوان که از خردسالی و نوجوانی تا جوانی، با اندیشه های متعالی و تربیتی، براساس شرف و مردی پرورش یافته بود، با خشم در سیمای کراسوس نگریست و از سر تحقیر و هیچ انگاری گفت : آیا یک سردار، سزاوار است که در هنگامه زرم، ذهن خود را با چنین سخنانی که بسی شرم آور است، بینبارد؟ آیا شایسته است که سرنوشت مردانی که با سرافرازی جان می باختند، دستخوش اراده ای این چنین علیل گردد؟ نه هرگز، و راستی این تویی که این مردان برومند را، آماج ناوک مرگ ساخته ای. آری تو شایستگی زنده ماندن را نداری، چون تو کسی مرده بهتر. به فرمان سورنا، کراسوس کشته شد، لیکن سرداران و سربازان، بخشوده آمدند. این پیروزی بزرگی بود، پاسخ شکستی که سپاهیان خشایار شاه از یونان پذیرفتند و تلافی شکستی که اسکندر به سپاهیان داریوش سوم داده بود. پس از آن، بارها رومیان به ایران حمله ور شدند، ولی شکسته، باز پس نشستند.

با نبردهای چابکسواران پارتی که به صورت امواج، گروه گروه از هر سو می تاختند و از دور و نزدیک، ناوک اندازی می کردند، افسانه شکست ناپذیری لژیون های رومی که در حصار رویین سپرهای بلند و خود و خفتان و زانوبند، از پای تاسر در آهن و پولاد محصور بودند، از میان رخت بربست. اصطلاح جنگ های ((پارتیزانی)) در لاتین، یکی از مؤثرترین شیوه نبردهاست و بعدها بعد از پارتیان، به وسیله ((هون ها)) (1) در حمله به امپراتوری روم، به سرکردگی آتیلا، درست پس از دو قرن، و قرن ها پس از آن، شیوه جنگ تاتار و مغول گشت و تا هم امروز از مؤثرترین نوع نبرد در مقابله با سپاهیان منظم است.

 

1- Huns

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:59 عصر     |     () نظر

*** دلاوران اشکانی

چنان که تاریخ نگاران رمی و یونانی نگاشته اند، اشکانیان، این دلیران شریف و اصیل ایرانی، مردمی دلیر، جنگاور و آزاده بودند، خاصه به دلیری و اشرافیت اخلاقی، اعتبار بسیار می نهادند. در جنگ بزرگ و خطرخیزی که لژیون های رمی به فرماندهی کراسوس (1) با دلاوران پارتی کردند، شکستی بزرگ را متحمل شدند. کراسوس که جنگ ها و نبردهایش پیوسته با پیروزها و قساوت و بی رحمی، همراه و مشهور آفاق بود، با سپاهیان پارتی، به سرکردگی جوانی به نام ((سورنا)) (2) به نبرد برخاست. وی که با یک حمله، سپاه سلوکی را در انتاکیه شام (رم شرقی)، از میان برداشته و سراسر زمین فرزندان سلوکوس نیکاتر را به تصرف امپراتوری رم در آورده بود، می پنداشت ایرانیان را هرگز تاب ایستادگی در برابر پیاده نظام شکست ناپذیر رم نخواهد بود، خاصه که فرماندهی اش با سردار سالخورده و جنگ آزموده ای است که آوازه جهانگشایی و فرماندهی اش، جهان آن روزگار را فرو گرفته است. این سردار نام آور و مغرور که با پیروزی اسکندر، و شکست داریوش سوم، انقراض حکومتی بدان اقتدار و سرزمینی بدان پهناوری را پیش خاطر داشت، منظم ترین لژیون و کارآزموده ترین سربازان را به کار گرفت، زیرا می خواست در این نبرد، هندوستان، چین یا به سخنی روشن تر، آسیا را به تصرف در آورد و این واقعیتی بود که پیروزی بر ایران، یعنی پیروزی بر سراسر آسیا.

با چنان پیاده نظام منظمی که از نظر هنر جهانگشایی، هراس انگیز ترین سپاه عالم بود، نخستین بار، لژیون رمی که گروه گروه، همچون دژهایی تسخیر ناپذیر بودند، با چابکسوارانی نیرومند و سهمگین برمی خوردند که از روی زین اسب، در حین ستیز، ناوک های خاراشکاف خود را بر گردن و سر و سینه پیاده نظام رمی، فرومی نشاندند. لژیونی در پناه سپرهای پولادین و خود و زره که هرگز، پراکنده نگشته بود، آماج ناوک هایی چنان مرگبار قرار گرفت که در حملات صاعقه آسای سپاهیان ایران، نظامش گسیخته شد و پیش از آنکه کراسوس به خود آید، نابودی لژیون خود را، پیشاپیش چشمان حیرت زده زده خود می دید و سپاهیانی که همچون برگ های خزانی در مسیر تندباد، بر خاک فرو می ریخت و از همان زمان بود که پارتیان، این گونه، نمونه بی سابقه و نوآیینی را در جنگ های نامنظم به نمایش در آوردند و به نام همان جنگاوران به اصطلاح ((پارتی)) یا با نام لاتینی ((پارتیزانی)) در تاریخ ثبت شدند.

 

1- Crossus

2- Sourena

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:56 عصر     |     () نظر

*** اشکانیان

اشکانیان، این ایرانیان شریف و دلیر و آزاده بودند که توانستند کشور را با شکستی که از اسکندر مقدونی یافته بود، بازسازی کنند. هر چند اسکندر، شاهنشاهی هخامنشی را یکسره منقرض کرد، اما سرانجام به پایمردی سکایی میترایی بود که ایران، از پس جنگ های متوالی و بی امان آزاد شد. آنان توانستند جانشینان اسکندر را که از فرزندان ((سلوکوس نیکاتر)) (1) سردار نام آور اسکندر بود، برجای خود بنشانند. با تدبیر همین نیکاتر بود که اسکندر توانست لشکریان بی شمار هخامنشی را در هم بشکند، و نیکاتر توانست برجای وی بنشیند و سرزمین ایران و شام را به زیر فرمان خود در آورد و پس از اسکندر، به جانشینی وی، بر ایران، فرمانروایی کند.

پارتیان (اشکانیان) با نبردهای پی در پی، سلسله سلوکی را از میان برداشتند و سرزمین ایران را به استقلال رسانیدند، استقلالی که پایه گذار یکی از برترین و مقتدرترین قدرت در عالم آن روزگار بود، قدرتی که بارها امپراتوری بزرگانی همچون امپراتوری رم را در هم شکست.(2) پارتیان سکایی، بنابر آیین مقدس خود، یعنی میترایی، توانستند قدرت مرکزی را، که تمام قدرت را به دست شاه و درباریان محدود می ساخت، برون آورند و به ایالات، استقلال بخشند که در سیاسیت اداری کشور، سهیم و در سرنوشت کشور، شریک بودند. حکومت آنان در عین حال، مستقل از نظر امور اقتصادی و فرهنگی، از والاترین نمونه های حکومت ها در آن روزگار به شمار می آمد.

هر یک از این ایالت ها، دارای نماینده ای در مرکز با نام مجلس مهستان بودند که سرنوشت کلی حکومت را در اختیار داشتند. محدود ساختن قدرت شاهان از جمله تدابیر آنان بود. در مجلس مهستان، طبقات مردم، کشاورزان، پیشه ورزان، چوپانان تا سپاهیان و بازرگانان، برگزیده می شدند که سرنوشت اداره کشور پهناور ایران را در عهده داشتند.

 

1- Seleucos nikater

2- درباره پارتیان رک: ایران از آغاز تا اسلام: تألیف ر.گیرشمن، ترجمه دکتر محمد معین، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، 1372، ص 285.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:50 عصر     |     () نظر

*** تمدن و فرهنگ پارتیان :

هرگاه تمدن و فرهنگ پارتیان اشکانی و آیین والایشان که نفوذ بسیاری در تمدن رومی پیدا کرده بود چنان که برخی از امپراتوران رومی نیز آیین آنان را پذیرفته بودند در میان نبود، پنج قرن از درخشان ترین فرهنگ ها در جهان گمنام می ماند. آیین میترایی که هنوز آثار ((مهرابه)) های آن در اروپا تا فرانسه برجای مانده است، پرده از روی این واقعیت تاریخی برداشته است.

جالب اینجاست که شکست داریوش سوم را دست اسکندر، افسانه ها پرداختند و همین زرتشتیان، شکست جانشینان اسکندر را به رهبری پارتیان اشکانی که موجب مفاخره و سرافرازی است، نادیده گرفتند و افسانه هایی جعل کردند و اسکندر مقدونی، فرزند فلیپ را دخترزاده داراب اول دانستند و دو مجلد داراب نامه، یکی فراهم آورده بیغمی و دیگری نوشته طرسوسی را ساختند، (1) با ماجراهایی چنان خارق العاده که مایه حیرت است.

اسکندرنامه های منظوم، سوای اسکندرنامه نظامی و امیرخسرو، ساخته و پرداخته آمد و همچنین داراب نامه های منظوم که به سبب بی مایگی سرایندگانشان، از میان رفتند.

در حالی که خاموشی موحشی بر حماسه فرمانروایی اشکانی، سایه سیاه و تعصب ناک خود را درافکنده بود، اردشیر بابک، موسس سلسله ساسانی از پروردگان شهریار اشکانی (اشک بیست و هشتم) بود و نام و آوازه و حکومت پارس را از همین پادشاه یافته بود، که با افسانه های پهلوانی بسیار، اردشیر را می بینیم که بر تخت می نشیند.

 

1- داراب نامه طرسوسی، به کوشش دکتر ذبیح اله صفا به سال 1344 چاپ شده است.

2- درباره اسکندر نامه های منظوم، رک: فهرست نسخه های خطر فارسی: تالیف احمد منزوی، تهران، موسسه فرهنگی منطقه یی، 1349، ج 4، ص 2632 به بعد.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/2/28:: 5:1 عصر     |     () نظر