زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]
به دیدارم بیا

 

*** گونه های عرفان

عرفان به دو گونه بوده : یکی دارای ریشه میترایی بوده است و دیگری مانوی که این را عرفان منفی و آن را که با اصل میترایی پیوند دارد، عرفان مثبت می خوانند. مسلک صوفیه ای که دنیا را پلید می دانند و کار و تلاش، زراعت و هر آنچه را که با زندگی شریف، سر و کار دارد، مردود می شمارند، ریشه مانوی دارد. ریاضت های توان فرسایی که روح را چون جسم زبون می سازد، یا زناشویی و دلبستگی به هرچه، خواه پسندیده، خواه ناپسند، و آبادانی و عدم قرار در یک خانواده، روستا، یا شهر، گدایی و دریوزگی از احکام مانی، مایه می گیرد.

 

منبع : مهر و آتش

انتشارات سوره مهر چاپ سال 81

تألیف : مهرداد اوستا

به کوشش : بهروز ایمانی

تایپ : سایه

 



نوشته شده توسط sayeh rahgozar 89/3/19:: 4:43 عصر     |     () نظر