**** دقیقی و شاهنامه :
این همه صفت از برای دقیقی است که نخستین کس از میان شاعران بود که بر آن شد تا این گفتارها را به نظم در آورد : (1)
به نظم آرم این نامه را گفت : من
ازو شادمان شد دل انجمن
که پیداست داستان های شاهنامه به پارسی پهلوی بوده است و دقیقی که می گوید: ((آن را به نظم در خواهم آورد)) همگان را شادی دست بداد.
جوانیش را خوی بد یار بود
ابا بد همیشه به پیکار بود
و در اینجا اشارت به فساد و انحراف اخلاقی دقیق دارد، خویی که با مرگ وی پیوست :
بروتاختن کرد، ناگاه مرگ
به سر بر نهادش یکی تیره ترگ
بدان خوی بد، جان شیرین بداد
نبود از جهان دلش یک روز شاد
یکایک ازو بخت برگشته شد
به دست یکی بنده برکشته شد
زگشتاسب و ارجاسب بیتی هزار
بگفت، و سرآمد بدو روزگار
برفت او و این نامه ناگفته ماند
چنین بخت بیدار او خفته ماند
دقیقی به استناد قول خود، آیین زرتشتی داشت و در تغزلی بدین معنی اشاره می کند :
برافکند ای صنم ابر بهشتی
زمین را خلعت اردیبهشتی
دقیقی، چار خصلت برگزیدست
به گیتی از همه خوبی و زشتی
لب یاقوت رنگ و ناله چنگ
می خون رنگ و کیش زردهشتی (2)
به روشنی پیداست که دقیقی بر آن بوده است به سبب اعتقاد به کیش زرتشتی، این بهره از خداینامه را که از پادشاهی لهراسب و گشتاسب، جنگ میان ارجاسب و گشتاسب، داستان اسفندیار، پادشاهی بهمن و ظهور کیش زرتشت آغاز شده است، به پایان برد و بی گمان اگر دقیقی، توفیق سرودن شاهنامه خود را پیدا می کرد، فضای میترایی این حماسه را به نظم در نمی آورد.
1- درباره دقیقی و نظم شاهنامه، نگ :
- حماسه سرایی در ایران : تالیف دکتر ذبیح اله صفا، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم 1369، ص 163
- تاریخ ادبیات در ایران: تالیف دکتر ذبیح اله صفا، تهران، امیرکبیر، چاپ پنجم، 1356، جلد اول ص 408
- سخن و سخن وران، ص 28
2- رک : سخن و سخنوران، ص 30
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: شاهنامه، فردوسی، زبان پهلوی، فارسی دری، داستان های باستانی، دقیقی، آیین زرتشت، لهراسب، کشتاسب، ارجاسب، بهمن