*** فردوسی، ستاینده زندگی :
فردوسی، ستاینده زندگی، زیبایی و کرامت های انسانی است که در چشم او، زندگی و زیبایی، هردو به یک معنی، همانا کرامت انسانی است و این هرسه را مفهومی دیگرست که همان ایمان باشد. و او همچنان که گفته آمد، هنرمندی است که زیبایی را در همه مفاهیمش می ستاید، حماسه بزرگ او، جدال میان زندگی و مرگ است. قهرمانان شریف او در عرصه های گوناگون خود، در جلوه اشرافیتی باشکوه، خود، تمثیل زندگی و زیبایی هستند و آزادی که انسان، جدا از او نمی تواند مصداق شریف و گرامی انسان را داشته باشد. از این روی در حماسه جدال رستم با اسفندیار است که رستم، پهلوان محبوب فردوسی، در این سرگذشت، مدافع آیین مقدس آزادی است و اسفندیار، شاهزاده مغرور و جوانی است که می خواهد به این حریم تجاوز کند و به پاسخ این جوان فریفته جوانی و رویین تنی، میخواهد وی را، که آگاهی به این حقیقت ندارد، بیدار و آگاه سازد :
مکن شهریارا جوانی مکن
زپیر جهاندیده بشنو سخن
اگر بستن من همی بایدت
از این بستگی هیچ نگشایدت
در مبحث اختلاف دو فرهنگ و دو آیین (میترایی و مزدیسنایی)، رستم تهمتن، نماینده آیین میترایی و اسفندیار، به آیین مزدایی ایمان دارد و جدال این دو، بیان استعاری برخورد این دو فرهنگ است که درجای خود به شرح نگاشته خواهد آمد. لاجرم دوفضای متناقض در شاهنامه فردوسی روشن خواهد شد و هم بیان این معنی که ریشه عرفان ایران در تمثیل ها و طریقت های متفاوت نیز یافت می شود.
منبع : مهر و آتش
انتشارات سوره مهر چاپ سال 81
تألیف : مهرداد اوستا
به کوشش : بهروز ایمانی
تایپ : سایه
کلمات کلیدی: شاهنامه، فردوسی، ستاینده زندگی، فردوسی، کرامت انسانی، ایمانه، جدال رستم و اسفندیار، رستم، تهمتن، اسفندیار، آیین آزادی