[ و درباره فرموده خدا « إنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإحْسانِ » گفت : ] عدل انصاف است و احسان نیکویى کردن . [نهج البلاغه]
به دیدارم بیا
من نه همیشه خوب تو، من نه بدم نه بدترین
نه از توکم، نه بیش از این، نه اولین نه آخرین
نه از تبار شبنمم، نه از سلاله علف
من همگی سایه ی تو، خم شده بر روی زمین
بی تو خود بی خودی ام، مست ترین مست زمین
میکده های بسته را، خسته نشسته در کمین
من نه به اندازهی تو، من نه کم از قالب تو
من همه شعر و من غزل، صاحب شعری به یقین
غریبه ی تازه ی تو، صبح دروغین تو شد
در این طلوع بی حیا، زوال سایه را ببین
این چه شریک سفره ای که نان نداده دست تو
برای کوچ آخرت، اسب تو را نکرده زین
همسفر تازه ی تو، هرزه ی کوچه های شب
منتظر خسته تویی، بی خبر خانه نشین
ای تو تمام من من، باتو خودی تر از توام
بی تو درخت بی زمین، حلقه لخت بی نگین


این ترانه هم از شهیار است
دلخواسته دوست عزیزم نقاش


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط sayeh rahgozar 87/8/21:: 8:34 عصر     |     () نظر