کودکی ها
یادمه‘ بادبادکامون یادمه
خنده ی عروسکامون یادمه
هنوزم یادم میاد‘ تنگه غروب
قصه ی سوار زین نقره کوب
دستای حنایی مادربزرگ
قصه ی رستم و دیو‘ بره و گرگ
عصای پدربزرگ باصفا
چرخش زغال قلیون تو هوا
تکیه گاه بی گناه گریه ها!
تو کجا رفتی؟ کجا رفتی کجا؟ کجا؟
بی تو همسایه ی سایه ها شدم
تن سپردم به شکست بی صدا!
بیا همبازی خوب کودکی!
دوباره بچه بشیم یواشکی!
اگه حرفی واسه خندیدن نبود
تا ته دنیا بخندیم الکی!
یادمه وسعت پاک کوچه ها
دل دل شنیدن صدای پا
گل سرخ پرپر لای کتاب
قد کشیدن تو ترانه های ناب
فصل آسمونی یکی شدن
فصل بی دوومِ خوشبختی من
بهترین جایزه یک کلوچه بود
همه ی دنیای ما یه کوچه بود
تکیه گاه بی گناه گریه ها!
تو کجا رفتی؟ کجا رفتی کجا؟ کجا؟
بی همسایه ی سایه ها شدم
تن سپردم به شکست بی صدا!
بیا همبازی خوب کودکی!
دوباره بچه بشیم یواشکی!
اگه حرفی واسه خندیدن نبود
تا ته دنیا بخندیم الکی!
یغما گلرویی
کلمات کلیدی: شعر، کودکی، یغما گلرویی